Saturday, September 29, 2007

در باره حقیقت و نه تعریف آن

در جایی خواندم:
زندگی به خودی خود یک حقیقت نیست. زندگی هیچ تعریف واحد منحصر به فردی نداره. دنیا هیچ شکل خاصی نداره و زندگی و دنیا از دیدگاه های مختلف متفاوتند. به عبارتی آدم ها هستن که هر کدوم بنا به دید خودشون زندگی و دنیا و حقایق رو تعریف می کنن و...مفهومی که از کسی توی رادیو شنیدم, حقیقت در دیدگاه بیننده هست که تعریف می شه وگرنه به خودی خود حقیقتی وجود نداره!
و عجیب این مفهوم پیچیده و در عین حال ساده است.
راستش من فکر می کنم:
توی این حرفا حقیقت زیادی است
و از اون میشه دریافت که
حقیقت بزرگتر از اونه که فقط پیش یک نفر باشه.
ما همواره محدود خواهیم ماند
با آنکه خیلی هم جلو خواهیم رفت
ولی محدودیت های الگوی وجودیمان
بیشتر از آن اجازه نخواهد داد
و ما در مقابل عظمت حقیقت هستی
تسلیم خواهیم شد

Thursday, September 27, 2007

بی تردید جنگ خواهد شد

هر دو طرف خود را محق می دانند
یکی راه را رفته پس توصیه می کند :
نکن
و دیگری خود بزرگ نمایی دارد
ولی نیست
و می خواهد راه را برود
و راه خطر ناک است
...
باور کنید
جنگ خواهد شد
باز هم انسان ها به خاطر عقاید سردمداران
کشته خواهند شد
7-6-1386

Wednesday, September 26, 2007

رکسانا در 4 ماهگی




عزیز بابا
چهار ماه و پنج روزه
شده
زیبایی را زنده تجربه کنیم
با آن زندگی کنیم
با تمام وجود

مادیت حیات

در جایی خواندم:
به خاطر حرف های ما
باران نمی آید
برف نمی ایستد
و مرگ نمی ماند
ومن می گویم:
حیات خیالی
در جنگل
محکوم به فناست
چون در جنگل قاعده خیال
حاکم نیست

Tuesday, September 25, 2007

تصویرسازی در جهت نیازهای تصوری ونه بقا

تصویر سازی می کند
تریبون یافته
تماشاگران نشسته اند و گوش میدهند
تا او چه راهی برای گشایش می دهد؟
اما او همچنان تصویر سازی می کند
در جهت نیاز های تصویری خودش
نمی تواند خودش را پیگیری نکند
بهش اجازه نمی دهند
اما انتهای این راه چاه است
بقا زندگی حیات فنا میشود
زندگی خیالی
در جنگل
محکوم به فناست
خطاب به رئیس جمهور در سازمان ملل

Tuesday, September 18, 2007

سلسله مراتبی بودن را در تمامی وجوه هستی می توان مشاهده نمود- آثار و نتایج

سلسله مراتبی بودن را در تمامی وجوه هستی می توان مشاهده نمود- آثار و نتایج
ویژگی ها ی نو پیدایی در هر مرتبه ای از هستی تحت تاثیر نیاز ها و الزامات هستی
آن مرتبه میباشد
مثلا
در سطح مولکولی نیروهای بین مولکولی باعث پیوند های بین مولکولی
وتشکیل جسم بسیط میگردد
اما در سطح سیاره ای ویا ستاره ای
تاثیر نیروهای دیگری قابل توجه میشود
وباعث شکل کروی آنها میگردد
ادعای این مطلب آنست
این گونگی را در موضوعات کاملا از نوع دیگری هم می توان مشاهده کرد
مثلا
ارزش های فردی
و ارزش های حاصل از جمع ود درون جمع
مثلا ارزش های فرهنگی

سلسله مراتبی بودن را در تمامی وجوه هستی می توان مشاهده نمود- آثار و نتایج

Monday, September 17, 2007

سازمانیابی آزادانه و هدایت شده ی محیطی ودر عین حال درونی هویت

سازمانیابی آزادانه و هدایت شده ی محیطی ودر عین حال درونی هویت
یک قالب
سخت باید باشد
تا خوب شکل دهی کند
اما درباره هویت این تشابه مناسب نیست
چون خود به قالب دهی واکنش نشان می دهد
آن را پس می زند
انسان با انتخاب هایش ساخته می شود
پس گزینه های در دسترسش بایستی هر چه بیشتر باشد
تا با انتخاب قطعات پازل وجودیش را شکل دهد
بعد حقیقت مربوط به خود را بیابد بسازد و با آن زندگی کند و به سهم خود
در ساخت دنیای بشری سهیم باشد
کسانی که ما را به گونه ای بودن وادار می کنند
حتی ما را بعنوان قسمتی از دنیای خود
می خواهند به شکلی مطلوب خودشان درآورند
آنها از جلوه گری حقیقت واهمه دارند

Saturday, September 15, 2007

من یا ما یا همه؟

من و نیازهای من
من و خواهش های من
ما و نیاز های ما
ما و ارزش ها ی ما
همه و الزامات وجودیشان
همه و تحولات برآمده از همه
آیا دنیا جنگل است؟
و گروه های آدمی گونه های جانوری؟
وتنازع بقاء؟
آیا اینگونه نگریستن توهین به روح انسانی ما نیست؟
مواظب باشیم
مواجب بگیر آدمهای پست نشویم
و ولی نعمت ما
مستبد و دیکتاتور منش نباشد

Friday, September 14, 2007

ماورایی شدن نمایشی

اینکه فرد از خود چه چیزی برای دیگران به نمایش می گزارد و چرا؟
سوال جالبی است
برتری طلبی و خود برتر نمایی در اینجا بسیار نقش دارد
و خود بر حق نمایی
امتیاز اجتمایی کسب نمودن
و رهبری فکری افراد کوته نگر و
...
زندگی نمایشی
و فضا و حیات نمایشی
راستی ما بعضی وقتها برای خود هم نمایش بازی می کنیم
چون اگر دیگرانی هم نباش
ما خود نظاره گر خودیم
و خود را بسیار هم تحسین می کنیم
راستی چه نیاز واقعی به این همه پیچیدگی رفتاری است؟

Thursday, September 13, 2007

چطور من برای خودم مهم میشود؟

من(جسم و فکر وخاطره و پنداشت هاو احساس و عاطفه و...)
چطور در نظر خودش مهم میشود؟
من با پی جوی هایش واهمیت اینها
سختی کشیدن برای آنها
تن دادن به انواع محدودیت برای چیزی که میپندارد مهم هستند
وتکرار و گفته های دیگران
...
مهم میشود و
بعد دیگران را وادار میکند مثل خودش بشوند
مگر اینکه به این روند خودآگاه شود و در این دام نیفتد























...

Tuesday, September 11, 2007

اکنون رکسانا 3 ماه و21 روزه است



امروز رکسانا را کچل کردیم
می گویند مو هایش پر پشت خواهد شد
مطلب پایین در باره روستای تنگ گاه بود
وکسانی که ماشین ندارند
و سهمیه بنزین ندارند
و مشکل رفت و آمد به شهر دارند
و کسانی که امکانات مملکت را کتره ای قسمت می کنند

او توانایی لازم برای سازگاری با این اوضاع را ندارد

گیر کرده
کار دیگری نمی تواند بکند
عقلش نمی رسد
وضع مالی اش اجازه نمی دهد
رنج می کشد
اوضاع عوض شده
و کسانی که وضع را تغییر داده اند
اورا در نظر نگرفته اند
چون کاره ای نبوده

Saturday, September 1, 2007

موقعی که نظر های متضادی داریم

درونمان درگیری است
رفتارمان با هم نمی خواند
خواسته های نا همسازی داریم
که با امکانات جور در نمی آید
یک جهت در درونم کمی قویتر میشود
چون مستنداتش میچربد و موثرتر است
در این جهت
خود بر حق نمایی شکل میگیرد
خوش شانس بودهایم
راه نجات را یافته ایم