Friday, June 29, 2007

چی رو بفهمم؟

همه چی با پیچیدگی هاش در هم بر هم پیش میره؟
من چی رو بفهمم؟
چی برام ضروریه؟
دنیای جدید دنیای خطرناکیه
ودر کل غیر قابل فهم

Wednesday, June 27, 2007

نا واقعیت

نا واقعیت ؟
آیا ممکن است؟
شاید فقط نمادین -سمبلیک باشد
حاکمیت دنیای نمادین بر وجود انسان وبر محیط خود ساخته اش
پس
نا واقعیت واقعیت را پیش می راند

مرگ

مرگ یک پایان
برگشت به حالت غالب
پایان یک وضعیت ویژه
آشکاری تمامی پندارهای بیهوده
واقعیت برهنه زیستن
با مرگ انسان سر جای خود می نشیند
اگر عالمانه بزید

Tuesday, June 26, 2007

چرا باید کاری کرد؟

چون نیرویی درونی یا بیرونی یا باهم هولت میدن
و تو یعنی نتیجه ی این فشار
اینجوری بهتر میشه؟
ولی نه
اگه بفهمی چرا بایستی کاری رو کرد؟
بعد شاید آروم بگیری و
کمتر کارای بیخود بکنی













Monday, June 18, 2007

با هم برا هم تو دل هم

شاید هواسم نباشه
ولی
توببخش
ما باهمیم
برا همیشه

Sunday, June 17, 2007

نظم

نظم از نظم از بی نظمی پیشین
نظم در تبادلی با نظم دیگر
همبافته متحول نظامها
تغذیه نظامها از هم
.........................

Thursday, June 14, 2007

محبوب در مرکز


محبوب در مرکز
گرما بخش خانواده
بچه ها ومن
برگردت میچرخیم
وتو چه زیبا
خانواده را استمرار میدهی

Wednesday, June 13, 2007

چرا بچه دار بشیم؟


بعضی وقت ها با خود میگم: اگه ما نتونیم بچه های شاد امید وار که از زندگیشون راضی اند بار بیاریم
بچه هایی که کوشا هستند وانتخابگر
اونموقع چرا بچه دار بشیم؟

Sunday, June 10, 2007

آشفته بازار ذهنی

بهترین واژه برای توصیف وضعیت ذهنی بسیاری از ما آشفتگی تعاملی ذهنی (آشفته بازار ذهنی) است
باید با اندیشه درست سر و سامانی به ذهنیات خود بدهیم
آن باید با واقعیات زندگی ما بخواند درعین حال ما را قوی کند

روزهایی که میگذرند

امروز هم گذشت مثل دیروز
الان 9/5 شب است از کار برگشتم شام خوردم برنامه تلوزیون هم حال نمی دهد
پای کامپیوتر کمی وبگردی وحالا وبلاگنویسی
ما از زندگی چه می خواهیم؟
چه باید بخواهیم؟
چرا؟
به این برمیگردد که انسان و طبیعت را چگونه ببینی. سخت میشود یا آسان

Saturday, June 9, 2007


با زمانه بودن یا بی زمانه بودن؟
آیا مسئله این است؟
چرا با آمیخته ای از ثبات و تغییر که زندگی می کنیم نمی اندیشیم؟

سازگاری توام با غلبه

سازگار باشم وغالب
نه یک سازگار مغلوب یعنی تسلیم

Wednesday, June 6, 2007

سازگاری مهمه

سازگاری مهمه بایست به همه ی دنیام جواب معقول بدم اونا ازم انتظار هایی دارند ومن صبورانه بایست متوجه بشم وکاری بکنم

Monday, June 4, 2007

از دیشب کورش رفته تنگ گاه پیش پدر بزرگ و مادر بزرگش خونه چقدر خالی شده.
دلمون براش خیلی تنگ شده
چقد ر باعث صفا تو خونمون هست ولی خوب بعد از امتحانات آخر سال بهتره کمی استراحت کنه

Saturday, June 2, 2007


یه مدت پیش رفته بودیم بابا کوهی ما اهل شیرازیم این عکس یادگاری من و پسرم کورش است

Friday, June 1, 2007

سر آغاز

با نام ایزد یکتا
دوست دارم در این وبلاگ حرف های دلمو بزنم اونو با اونچه دوست دارم پر کنم مسایل شخصی وغیره...
امروز یعنی 12 خرداد 1386 یعنی 11 روز بعد از تولد رکسانا دخترم این وبلاگ متولد شد.
این اولین وبلاگیه که درست کردم امید که خوب از کار در بیاد.